تولد یکسالگی عشق مامان و بابا
سلامممممممممممم تمام هستی من،
هیچوقت یادم نمیره روزی که خدا تورو به ما داد.نمیدونی من از به دنیا اومدنت چقدرخوشحال بودم و میخندیدم انگار دنیارو بهم دادن،یکسره قربون صدقه ی فرشته ی کوچولوم میرفتم.چقدر شما بچه ها پاک و معصوم هستین
امروز تولد یکسالگیته عشق مامان،واست تولد گرفتیم اما چون خوابت میومد نتونستم عکس تکی ازت بگیرم کلا بغل من بودی و بعد یکساعت خوابت بردعزیزا و بابابزرگا بودن عمه ها و عمو و دایی ها و زندایی با دختر عمه مهرنوش و داداشیا امیر و حسین و امیررضا همه بودن کلی خوش گذشت
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن
یکی به نیت تو یکی از طرف من
الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم
به خاطر و جودت به افتخار بودن
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس
تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن
همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس
واسه تولد تو باید دنیا رو اورد
ستاره رو سرت ریخت تو رو تا اسمون برد
اینا یه یادگاری توی خاطره هاته
ولی به شوق امروز می شه کلی قسم خورد
تولدت عزیزم پراز ستاره بارون
پر از باد کنک و شوق ،پر از اینه و شمعدون
الهی که همیشه واسه تبریک امروز
بیان یه عالم عاشق ،بیاد هزار تا مهمون