اولین سفر زیارتی پسمل عزیزم به مشهد
سلام آبنبات خوردنی مامان که هرچقدر میخورمت تموم نمیشی دیروز بعداظهر رفتیم مشهد زیارت آقا.امروز رفتیم حرم آقا،رسیدیم نزدیک نماز رسیدیم حرم اولش بیدار بودی بعد خوابیدی نماز که تموم شد با مامانی رفتی داخل ولی خیلی شلوغ بود نتونستیم دستمونو برسونیم با بابایی هم که رفتی بازم دستتون نرسید.وقتی رفتی داخل همش به آینه کاریها نگاه میکردی برات جذاب بود.بعد از حرم رفتیم بازار توکالسکت به اینطرف و اونطرف نگاه میکردی برای خوابیدن یاشیرخوردن یکم گریه میکردی.اینقدر وسایل رنگی و نگاه میکردی وخسته میشدی که بغل مامانی خوابت میبرد.
فدات بشه مامان که اینقدر ناز خوابیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی